سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قالب وبلاگ

بیداری
بیداری اولین مرحله تکامل است، پس بیدار نشو! 
لینک دوستان

کامران برای فرهاد، فرهاد برای خسرو
ساختار سیاسی و اجتماعی کشورمان کم نیستند از نمونه هایی که برادر در سایه برادر به مسندی رسیده است. حکم کامران دانشجو برای فرهاد و حکم فرهاد برای خسرو این روزها روایتی تازه از سنتی دیرینه است. معروفترین جمله را در این باب از علی لاریجانی نقل می کنند و می گویند او در وصف حضور همزمان خود و برادرانش در قدرت این گونه گفته که فرزندان حوزه و مرجعیت هستیم که بر حسب اتفاق وارد کار اجرایی شده و گمراه شده ایم.
مجلس اول یکی از نمونه های حضور همزمان برادران در عرصه سیاستگذاری بود. به حضور عباسعلی، احمد و علی اکبر ناطق نوری در این مجلس می توان اشاره کرد. عباسعلی ناطق نوری برادر بزرگتر که سیاسی تر هم بود، در جریان بمب گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید، احمد ناطق نوری در سایه نام برادر تا همین مجلس هشتم در مجلس ماند و علی اکبر ناطق نوری برادر کوچکتر نیز رئیس مجلس چهارم و پنجم شد، اما بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 77 از کارهای اجرایی سیاست کنار کشید و به ریاست دفتر بازرسی دفتر مقام معظم رهبری منصوب شد. بعدها در مجلس چنین اتفاقاتی بازهم تکرار شد. محمدرضا باهنر در سایه نام برادر بزرگترش محمد جواد باهنر که در جریان انفجار بمب در دفتر نخست وزیری به شهادت رسیده بود، در انتخابات مجلس دوم پیروز انتخابات شد و در ادوار مختلف مجلس هم از تاثیرگذارترین چهره ها بود و هست.

وقتی حبیب الله عسگراولادی به پشتوانه همان یکسال حضورش در بازار، از مجلس اول به عنوان وزارتخانه بازرگانی قدم می گذارد، برادرش اسدالله نیز به اتاق بازرگانی می رود. حاج حبیب الله که پیش از انقلاب هم عرصه سیاست را بر عرصه اقتصاد ترجیح می داد به حوزه مورد علاقه اش بازگشت ولی اسدالله در حوزه بازرگانی و تجارت ماند.

دانشجوهای مدیر
حالا حکمی که کامران دانشجو در جایگاه وزیر علوم برای برادرش فرهاد امضا کرد و حکمی که فرهاد دانشجو برای خسرو صادر کرد سنتی دیرینه را در ساختار سیاسی، اجتماعی کشور احیا کرده است. فرهاد دانشجو وقتی حکم ریاست دانشگاه آزاد را از دست برادرش کامران گرفت، خسرو دانشجو را که عضو شورای شهر تهران هم هست به عنوان نماینده و قائم مقام خود در واحدهای علوم و تحقیقات این دانشگاه آزاد منصوب کرد. این انتصاب خود با انتقادهایی مواجه شده است.در دیگر ساختارهای کشور هم می توان چنین ردی را جستجو کرد. حسن واعظی معاون دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام است و برادرش محمود معاون مرکز تحقیقات مجمع.

مسئولان قوا
هر چه باشد در هیچ مقطعی دو برادر بر کرسی اداره دو قوه در کشور تکیه نزده بودند که علی و صادق لاریجانی بر مسند قوه قانونگذاری و قضائی نشسته اند. هر چند وقتی مجلس ششم در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی روی کار آمد، بنا به آنکه برادر رئیس جمهور وقت، محمدرضا، رای اول تهران را آورده بود انتظار می رفت که ریاست مجلس را همو بگیرد و اگر چنین می شد پیش از لاریجانی ها، خاتمی ها می توانستند ریاست دو قوه را به عهده بگیرند. همزمان با حضور ِآیت لله صادق آملی لاریجانی در دستگاه قضا، برادر بزرگتر، محمد جواد که چند پیراهنی بیشتر از دیگر برادرها در میدان سیاست پاره کرده است، بر یکی از حساس ترین بخش های قوه قضائیه گمارده شد. برادر کوچکتر، با نیم نگاهی بر تجربه محمد جواد در عرصه دیپلماسی، کسی را بهتر از او برای سپردن معاونت حقوق بشر قوه قضائیه پیدا نکرد تا به این ترتیب تصاویر آیت الله صادق آملی و محمد جواد لاریجانی در جلسات قوه قضائیه در یک قاب قرار گیرد.

مسئولان دفتر
در دوره دوم ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، یکی از برادران خاتمی که کمتر سیاسی و بیشتر اقتصادی بود نیز به رسما به حوزه سیاست قدم گذاشت. محمد خاتمی، برادر دیگرش علی را به ریاست دفتر خود منصوب کرد. برادر به عنوان مسئول دفتر برادر در عرصه سیاسی کشور موضوع چندان غریبی نیست. نمونه فعلی آن را هم می توان در جمع برادران هاشمی جستجو کرد و از محمد هاشمی یاد کرد که مسئول دفتر، برادرش ِآیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام است. این نصب و انتصاب های برادرگونه، نه به دولت هاشمی و نه به دولت خاتمی محدود نمی شود. محمود احمدی نژاد وقتی به پاستور رفت برادرش داوود را هم به ریاست بازرسی نهاد ریاست جمهوری گماشت. داوود رسم برادر پشت برادر را شکست و پس از افشاگری هایش درباره جریان انحرافی از دولت کنار گذاشته شد.

کم نیستند نمونه برادرانی که همزمان در حاشیه قدرت، برای یکدیگر قدرت ساخته اند. حال گاه در سطح مدیران بالایی و گاهی در سطح مدیران میانی!

منبع: خبرگزاری مهر 


[ یکشنبه 90/12/21 ] [ 5:22 عصر ] [ علی چمران زاده ] [ نظرات () ]

خدا

وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ آمَنُوا وَکَانُوا یَتَّقُونَ یوسف/57
و البته اجر آخرت، براى کسانى که ایمان آورده و پرهیزگارى مى‌نمودند، بهتر است.


تقوا، تقوا، تقوا.
می گویند بعضی اوقات از نوع ستیز و بعضی اوقات از نوع گریز.
اما ما همیشه با او، یا در ستیزیم و یا گریز.


[ چهارشنبه 90/12/17 ] [ 11:54 صبح ] [ علی چمران زاده ] [ نظرات () ]

انتخابات

قدیمی ها خوب گفتند که "زمستان می رود روسیاهی به زغال می ماند"، این انتخابات هم گذشت و همانند بقیه صحنه های انقلاب مردم با حضور پررنگ، حمایت خودشان برای مرتبه ای دیگر اعلام کردند تا خدایی نکرده کسی را هول و هوا برندارد که این انقلاب مقبولیت ندارد و مردم طرفدار جنبش جلبکها هستند و از این حرفها.
در این مدت اتفاقات بسیاری را دیدیم و حرفهای بسیاری را شنیدیم که خوب است برای خود مرور کنیم.


1. بعد از حوادث و ریزش هایی که در انتخابات 88 رخ داد، نگرانی بوجود آمده بود که مردم نسبت به انتخابات دلسرد و دلزده شدند، که دلیل اصلی اش هم، بهم زدن قواعد انتخاباتی در سال 88 توسط عده ای قانون گریز بود، و همه دلسوزان فکر می کردند که حضور مردم چشمگیر نخواهد بود.

اما آنچه را که این انتخابات به همه ثابت کرد این بود که مردم ما حقیقتا پای این نظام اسلامی و رهبرشان سید علی خامنه ای ایستاده اند. هر چند که عده ای شیرینی جشن آنها را برایشان تلخ کنند.


2. مهمترین دستاورد این انتخابات بعد از سیلی دلچسبی که ملت ما به آمریکا و طرفدارنش نواخت این بود که، معادلات سیاسی کشور را تغییر داد و بقول روحانی مبارز و انقلابی پناهیان تاکنون در همه انتخاباتها رقابت بین گروههایی بود که عده ای به اصل نظام نزدیک و عده ای دور بودند و یا به قولی دیگر ولایت پذیران و ولایت ستیزان بود، و ما مجبور بودیم برای اینکه نظام به دست ضدانقلاب نیافتد به افرادی هم که خیلی انقلابی نبودند رای بدهیم.

اما در این انتخابات صحنه رقابت تبدیل شد، به رقابت بین ولایی ها و ولایی تر ها و به تعبیر دیگر انقلابی ها و انقلابی ترها.
که کمترین فایده اش مصونیت بخشی به نظام است و مورد دیگری که می توان به عنوان یکی دیگر از فواید ذکر کرد آرمانگرایی است که اگر هرکدام از مسئولین و متولیان نظام اندکی از اهداف عالیه انقلاب امام روح الله، به انحراف بروند با تذکرات و هشدارهای دلسوزان مواجه خواهند شد.


3. حذف شخصیتهای شاخص اصلاح طلبی از مجلس نهم، توسط مردم گواه بر این مدعا می باشد، که مردم ما ترجیح می دهند مباحث سیاسی از سطح مبانی و اصول به موارد روبنایی همچون افزایش کارآمدی و توسعه و پیشرفت ارتقا پیدا کند و بجای اینکه در مجلس اقلیتی باشند که برخی اوقات از آنها زمزمه همنوایی با ضد انقلاب به گوش برسد.

اکثریتی باشند که دغدغه خدمت رسانی و تسهیل قوانین برای رونق کسب و کار پایدار گفتمان آنها باشد.


4. کسانی که در فتنه 88 با لجاجت خود را از دایره نظام خارج کردند، فهمیدند که اگر در این انتخابات شرکت نکنند، مهر ابطال بر شناسنامه ملی گرایی خود زده اند.
بخاطراینکه به نظر حقیر تنها چیزی که ته کیسه این ها باقی مانده است. همین ملی گرایی و وطن دوستی است، چرا که آنها اسلامیت و انقلابی گری خود را در فتنه 88 به ثمن بخس به ضدانقلاب فروختند.


5. این انتخابات امتحان دیگری بود برای برخی از خواص، تا عیار بصیرت آنها مشخص شود، که شد و باز هم شاهد بودیم که بدنه گفتمان امام و رهبری، بصیرتشان از برخی از مدعیان بیشتر است.
باشد تا این بزرگواران درس عبرت گرفته و بیاموزند که در امتحان های اجتماعی و سیاسی قبل از ابراز عقیده و نظر، ابتدا حرفها و تشخیص های جوانان پیشرو ولایی را بشوند، بعد در میدان به عرض اندام بپردازند.


[ دوشنبه 90/12/15 ] [ 1:23 صبح ] [ علی چمران زاده ] [ نظرات () ]

رئیس ستاد انتخابات خوزستان گفت:

از مجموع 457 هزار و 108 رای

سیدشریف حسینی با کسب 209 هزار و 880 رای به عنوان نماینده مردم اهواز راهی مجلس نهم شده است.

و پس از آن؛

شکرخدا موسوی با 98 هزار و 983 رای

شبیب جویجری با 98 هزار و 909 رای

ناصر سودانی با 92 هزار و 714 رای

محمدجعفر فلسفی با 84 هزار و 46 راهی دور دوم انتخابات شدند.


وی درباره میزان مشارکت شهروندان در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی افزود: میزان مشارکت شهروندان اهوازی 56،6 درصد بوده است.


[ شنبه 90/12/13 ] [ 5:7 عصر ] [ علی چمران زاده ] [ نظرات () ]

 تبیین گفتمان "انتخاب اصلح" در کلام امام و رهبری

حجت الاسلام سید منصور موسوی

برای خواندن مطلب کلیک کنید. 


[ جمعه 90/12/12 ] [ 10:19 عصر ] [ علی چمران زاده ] [ نظرات () ]

serat6

serat6

نشریه مستقل دانشجویی "صراط" -دانشگاه پیام نور- ویژه انتخابات منتشر شد.

 

لینک دانلود 


[ جمعه 90/12/12 ] [ 9:52 عصر ] [ علی چمران زاده ] [ نظرات () ]

سید احمد موسوی

کلیپ حمایت سید احمد موسوی -مدعی ولایت (کاندیدای مجلس نهم در اهواز)از خاتمی فتنه گر - همون که معاون پارلمانی رئیس جمهور بود.
خیرسرش یعنی الان تجریبات سیاسیش بیشتر شده! یا بقول خودش پخته تر شده!
البته خودش می گفت من دیگه اون سید احمد دوره هفتم مجلس نیستم.

دانلود کلیپ 


[ جمعه 90/12/12 ] [ 9:46 عصر ] [ علی چمران زاده ] [ نظرات () ]

"مجلس در راس امور است"؛ جمله ای است که فکر نکنم بدیلی برای آن بتوان یافت تا اهمیت و جایگاه و تاثیرگذاری این نهاد مردمی را برساند و اگر بخواهیم برای تبیین این جمله حجتی بیاوریم همین بس که معمولا فضای گفتمانی پیروز درانتخابات مجلس است که سرنوشت ریاست جمهوری را هم تعیین خواهد کرد. به این دلیل که هر گفتمانی که اکثریت را در مجلس پیدا کند، همان تبدیل خواهد شد به خواست عمومی و این خواسته و انتظار عمومی، رئیس جمهور آینده را نیز برمی گزیند.

امروز نیز در شرایط سرنوشت ساز انتخابات مجلس نهم هستیم، در زمانی که میخواهیم برای آینده تصمیم بگیریم و خوب است بدانیم که مهمترین اصل در تصمیم گیری آگاه بودن نسبت به صحنه و میدان پیش روست. در انتخابات هم که میدان تصمیم گیری و انتخاب است. مهمتر از شناخت افراد، شناخت آرایش انتخاباتی است، آرایشی که اگر آن را در نظر بگیریم و افراد را با آن آرایش تطبیق دهیم، شناخت آنها برایمان آسانتر خواهد بود.

اما آنچه را که امروز در صحنه انتخاباتی کلان شهر اهواز می بینیم، می توان در قالب سه جریان عمده معرفی کرد و مورد بررسی قرار داد.

1.جریان قومیتگرا: این جریان که سالهاست باعث عقب افتادگی و عدم پیشرفت در استان خوزستان شده است، معمولا در عرصه های مختلف عکس العملی از خود نشان می دهد و در هر انتخابات نیز به دنبال رسیدن به قدرت است و همیشه نیز بستر فعالیت خود را تنوع قومی در خوزستان قرار می دهد. در مورد عوامل تشدید این جریان مباحث بسیار است. اما آنچه را که می توان به عنوان عامل اساسی و محوری اشاره نمود، دامن زدن به مباحث از سوی برخی از مسئولین بی کفایت و شخصیتهای تاثیرگذار کم مایه استانی می باشد، که البته تعدادشان زیاد نیست. وگرنه که مردم این استان در شهرها، خیابانها، کوچه ها و خانه ها با قومیتهای مختلف مشغول زندگی در کنار یکدیگر هستند و خونگرمی ما خوزستانی ها زبانزد خواص و عام است. انتخابات که عرصه ای برای کسب قدرت است فرصتی شده تا برخی از افراد با موج سواری بر این جریان سعی نمایند، خود را به صندلی های سبز مجلس شورای اسلامی برسانند. البته مساله ای که امروز، مخصوصا برای مردم شهر اهواز پس از دو دوره دیدن ماجراهای شورای شهر روشن شده است این است؛ افرادی که باتاکید بر مباحث قومی درصدد دستیابی به قدرت هستند، حتی به قومیت خود نیز خدمت نخواهند کرد، بخاطر اینکه دیدگاه آنها صرفا ابزاری است و هدفشان رسیدن به قدرت است نه انجام خدمت و رسیدگی به مشکلات مردم.

 2. جریان انحرافی: این جریان که یک جریان کشوری است و با دست یافتن به قدرت و ثروت، درحال شبکه سازی و عضوگیری است از مدتها قبل نیز با هدف گسترش حوزه قدرت خود در حال برنامه ریزی و مهره چینی در سراسر کشور برای بهره مند شدن از صندلی های بهارستان است. که به نظر می رسد از بین کاندیداهای مجلس نهم در شهر اهواز نیز با برخی از چهره ها زد و بندهایی صورت داده است که هوشیاری مردم ما را می طلبد تا مبادا از شهر ولایتمدار اهواز فردی را به مجلس بفرستیم که با این جریان قدرت و ثروت، دستش در یک کاسه باشد.

3. جریان گفتمان محور: این جریان مردمی و بالنده جریانی است که به دنبال احیای گفتمان امام و رهبری می باشد.

گفتمانی که نمونه بارز مدیران دولتی اش را شهید رجایی ها و باهنرها و مثال بارز نمایندگان مجلس اش، شهید دیالمه ها و مدرسهاست. گفتمانی که اسلام، ولایت ، خدمت و همه ارزشها و خواستنی های عمومی را در خود جای داده، گفتمانی که آرمانهای خود را در احیای ارزشهای دینی ، برقراری عدالت اجتماعی و رفع محرومیت و هرنوع کاستی می داند. این گفتمان همان حرفهایی است که در سینه های مردان و زنان کوچه های گِلی و آسفالت نشده کوت عبدالله، عین دو، حمیدیه، ملاثانی و ... نهفته است.

تمام حرفهای گفته نشده محرومین را می توان در این گفتمان شنید و نیازی نیست که برای آنها از این گفتمان بگوئیم، چرا که کافی است خودشان حرف بزنند، خواهیم دید که آنها جلوتر از خیلی از مدعیان خواهند بود.

به نظر می رسد که انتخابات مجلس نهم فرصتی خواهد بود برای ما اهوازی ها، تا اولین قدم را برای آبادانی شهر و استان خوزستان برداریم و آن انتخاب کاندیداهای گفتمان محوراست. نامزدهایی که برای کسب رای نه از قومیت خود استفاده میکنند و نه به پشتوانه قدرت و ثروت خود را امیدوارند، بلکه از سخنانشان نسیم دلنشین گفتمان امام و رهبری به مشاممان می رسد.

امید است تا ادامه دهند راه شهدای خوزستان باشیم.


[ پنج شنبه 90/12/11 ] [ 5:11 عصر ] [ علی چمران زاده ] [ نظرات () ]

روزگاری همه عاشقان امام (ره) از این جمله بر آشفتند از جمله ای که یک خشک مغز، منورالفکر بر زبان راند، که "اندیشه های امام خمینی به موزه تاریخ پیوسته است" که البته بروز این حمیتها در مقابل آن حماقتها به حق و به جا بود.

اما اگر لله، سوای از مباحث سیاسی، به عملکردهای خودمان نگاهی بیاندازیم، خواهیم دید که ما مدعیان و سینه چاکان ولایت برخی از اندیشه های حضرت امام ره را به موزه تاریخ فرستاده ایم. و اگر همگی در خلوت خویش براین موضوع حدیث نفس کنیم به درستی این مطلب پی خواهیم برد و خوب است این را هم بگوئیم که یکی از عمده مشکلات ما، عدم وجود نگاه جامع به همه اندیشه های حضرت امام (ره) است و غالبا هر فرد و هر دسته ای طبق ذوق و روحیات خودشان برخی از بیانات امام (ره) را برجسته و به عنوان تابلوی حرکت خود قرار می دهند که تبعات این برخورد گزینشی را امروز لمس می کنیم.

اما از جمله مباحثی که حضرت امام (ره) بسیار مورد عنایت و توجه قرار می دادند، نقش دانشجویان و دانشگاه در تحولات است که متاسفانه امروز شاهد هستیم، عده ای یا درصد حذف و یا بی خاصیت کردن این اندیشه حضرت امام (ره) هستند.

وقتی به صحیفه انقلاب اسلامی که همان صحیفه حضرت امام (ره) است مراجعه می کنیم و با جملاتی این چنین مواجه می شویم که؛ "دانشگاه مبدا همه تحولات است" یا "مقدرات این مملکت دست این دانشگاهی هاست" و یا "از دانشگاه است که باید سرنوشت یک ملت تعیین شود". نه تنها به اهمیت و نقش دانشگاهیان پی خواهیم برد بلکه به توانمندیها و عمق استراتژیک موجود در این قشر از جامعه خواهیم رسید. که متاسفانه هنوز ما دانشجویان به این باور نرسیده ایم و نه بر نقش خود درایجاد تحول در سرنوشت یک ملت واقفیم و نه بر مبدا تحول بودنمان.

دلایل وجود این رخوت و عدم باور بسیار است که در این مقال فرصت پرداختن به آن نیست. اما آنچه را که لازم می دانم مطرح نمایم این است که؛ اگر مباحث سیاسی، اجتماعی و مدیریتی در استان خوزستان دچار یک طلسم سیاه شده است، که امروز همه فعالان دانشجویی حاضر در صحنه انتخابات مجلس برآن اذعان دارند و از وضعیت موجود لیستهای انتخاباتی ناراضی هستند، یکی از عمده دلایلش پراکندگی و عدم اهتمام ما دانشجویان و دانشگاهیان است و همگی فکر می کنیم، فقط شب انتخابات زمان انجام تکلیف است!

تکلیفی که اگر انجام نشود بنیانهای انقلابی و اسلامی زیر پا گذاشته می شود. به نظر حقیر زمان آن فرا رسیده تا با تشکیل مجمعی از دانشجویان ولایی و انقلابی حاضر در مساجد و تشکلهای فرهنگی و دانشجویی، به فکر درمان زخمهای کهنه سیاسی و اجتماعی این استان باشیم و در پایان از همه دوستان خود، استدعا دارم که اگر قرار است برای شورای شهر احساس تکلیف کنیم امروز وقتش است نه شب انتخابات. 


[ پنج شنبه 90/12/11 ] [ 5:0 عصر ] [ علی چمران زاده ] [ نظرات () ]
          

.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

بیداری اولین مرحله تکامل است، پس بیدار نشو!
موضوعات وب